اخبار و رویدادها

بازدید حجت الاسلام و المسلمین نجیمی از نمایشگاه هفته... "

آئین تودیع و معارفه رییس سازمان تبلیغات اسلامی ابرکوه... "

آئین تودیع و معارفه رییس سازمان تبلیغات اسلامی اشکذر... "

مراسم تودیع ومعارفه رابط فرهنگی مدارس علوم ومعارف... "

نشست مدیر کل اداره تبلیغات اسلامی استان یزد با کمیته... "
مقالات...
سازمان تبلیغات اسلامی یزد
آدرس :
یزد، بلوار شهید پاکنژاد، روبروی پمپ بنزین، اداره کل تبلیغات اسلامی استان یزد
تلفن : 37253370-035
فاکس : 37252680-035
ایمیل : info@tebyanyazd.ir
تلفن : 37253370-035
فاکس : 37252680-035
ایمیل : info@tebyanyazd.ir
- آیت اله شهید حاج شیخ محمد صدوقی - |
![]()
زندگینامه:
از کودکی تا جوانی : به سال 1327 هجری قمری در یزد و در خانوادهای روحانی، كودكی زاده شد كه او را محمد نام نهادند. پدرش، مرحوم آقامیرزاابوطالب، از عالمان وارسته آن سامان بود كه در مسجد روضهی محمّدیه، معروف به حظیره، اقامهی جماعت میكرد و محل رجوع مردم بود. به جهت خط خوشی كه داشت، در تنظیم اسناد عقود و معاملات مردم میكوشید. پدربزرگش میرزامحمد كرمانشاهی نیز مرجع حل مشكلات مردم و از روحانیون دامنهی وسیع كویر بود. او نیز فرزند مرحوم آخوند ملامحمدمهدی كرمانشاهی بود كه توسط فتحعلی شاه قاجار به یزد تبعید گردیده بود و به سال 1236 ه.ق در آن شهر دار فانی را وداع گفت. نسب شریف «صدوقی» بر اساس آنچه كه بر سنگ مزار آخوند ملامهدی كرمانشاهی حك شده است، به چهرهی والای شیعه، شیخ جلیل فقیه، ابوجعفر، محمدبنعلی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به «شیخ صدوق» رضوانالله تعالی علیه میرسد، محمد در هفت سالگی، پدر و نه سالگی مادر را از دست میدهد. تحصیل و تدریس علوم دینی : در سایه سرپرستی مرحوم آمیرزامحمدكرمانشاهی، پسرعموی خود به تحصیل علم پرداخته، شرخ لمعه و قوانین را در مدرسه عبدالرحیم خان یزد نزد اساتید آن مدرسه فرا میگیرد و در بیست سالگی با دختر عموی خود ازدواج میكند. در سال 1348 ه.ق برای ادامهی تحصیل راهی حوزهی كهن اصفهان شده، در مدرسهی چهارباغ (امام صادق فعلی) از مدارس زیبای باقیمانده از عصر صفوی سكنی میگزیند. از بد حادثه، آن سال زمستانی طاقتفرسا را به همراه میآورد، به گونهای كه مجبور میشود از راه قمشه وآباده و پس از حدود یك ماه راهپیمایی، در كمال مشقت به یزد مراجعت كند. پس از سالی اقامت مجدد در وطن، هوای هجرت به حوزه قم – كه كمی پیشتر نبود به همت بلند بنیانگذار عظیمالشأن آن حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی تأسیس شده بود - دل بیتابش را مشتاق سفر كرده، عازم شهر جهاد و اجتهاد میشود. او خود هنگام عزیمت به قم را سال 1349 ه.ق و مدت اقامت خود را در این شهر بیست و یك سال ذكر كرده است. اقامت وی در قم مصادف است با ششمین سال سلطنت استبدادی رضاخان و اوج حملات وی به روحانیت. همزمان جوّ ارعاب و تهدید «امنیههای» رضاخانی بیداد میكند و پوشیدن لباس روحانیت جرم است. مجلس روضه ممنوع و مؤسس حوزه در فشار طاقتفرسا و مردم به پوشیدن كت و شلوار و كلاه پهلوی مجبورند. رضاخان دست از مقدسبازی برداشته و چهرهی واقعی خود را آشكار كرده است. وی در قم پس از مدتی به درس حاج شیخ عبدالكریم راه مییابد و مورد لطف و توجه خاصّ ایشان قرار میگیرد و بر اثر اعتماد ایشان، آقای صدوقی محل رجوع طلاب و حلال مشكلات آنان میشود. با فوت آیتالله حائری در سال 1355 ه.ق كه در پی مسأله كشف حجاب اجباری زنان ایرانی به وقوع پیوست، رضاخان نفسی به راحتی كشید و از خلأ مرجعیت در ایران استفاده كرده، اوضاع را بر اهل علم و روحانیت سختتر كرد؛ بهگونهای كه همگان با ناامیدی، تنها به توسّل و تضرّع روی آوردند. آیتالله صدوقی خود میگوید: «اوضاع بر اهل علم سخت شد كه بعداً توسّلانی از اهل علم شد و خیلی مؤثر افتاد. تحصیل در آن دوره خیلی سخت بود، به جهت اینكه قم مرجعی نداشت، چرا كه مرجع تقلید، مرحوم آسیدابوالحسن اصفهانی بودند كه ایشان هم در نجف اقامت داشتند.» آیات ثلاثه آن روزگار قم آقایان سید محمدتقی خوانساری، ( 1295-1371 ه.ق )، سید صدرالدین صدر (1299 -1377 ه.ق) و سید محمدحجت كوهكمرهای (1310-1373 ه.ق) پس از ارتحال مؤسس حوزه علمیه قم، سالهای نفسگیری را پشتسر گذاشته، مشتركاً به رتق و فتق امور حوزه پرداختند. در این راه آیتالله صدوقی نیز با همتی بلند و عزمی استوار به یاری آنان شتافت. همزمان با تدبیر امور حوزه و تحصیل در محضر آیات ثلاثه، خود نیز به تدریس دروس سطح مشغول گردید و به جهت برخورداری از بیان شیوا و حافظهی قوی و محضر خوش، تدریس وی مورد استقبال طلاب جوان قرار گرفت، كه اكثر فضلا و مدرّسین فعلی حوزه، درس شیرین شرحلمعه و سطح را به یاد میآورند. آیتالله صدوقی از بدو ورود به قم، به دوستی و همصحبتی با امام خمینی دل بست؛ به طوری كه هر دو بزرگوار در جلسات و محفل انس یكدیگر شرك میكردند: «بنده در سال 1349 ه.ق كه وارد قم شدم، دو سه روز پس از ورود با «امام خمینی» آشنا شدم و كمكم آشنایی ما بالا گرفت و به رفاقت كشید و گاه در تمام مدت شبانهروز با ایشان بودم». آیتالله العظمی بروجردی در روز 14 محرم سال 1364 ه.ق مطابق با 9 دیماه 1323 ه.ش در میان استقبال پرشور و زایدالوصف صدها تن از علمای بزرگ و مردم مشتاق وارد قم میشوند. همكاری با فداییان اسلام : موج توفنده جریان فداییان اسلام و شور هیجانی كه در حوزه ایجاد كرد، صدوقی را نیز به سوی خود كشاند. او از جمله عالمانی است كه به حمایت از این نهضت جوشیده از متن روحانیت مبارز پرداخت و در هنگام خطر، خانهی خود را پناهگاه امن آنان قرار داد. بازگشت به یزد : آیتالله صدوقی تا سال 1330 ه.ش در محضر زعیم حوزه به تدریس و تحصیل و خدمت به طلاب، سرگرم و در ایام فراغت نیز برای امرارمعاش از دسترنج خویش، به كار كشاورزی در منطقهی عباسآباد قم میپرداخت. سرانجام در پی اصرار مردم و علمای یزد، به ویژه عالم فرزانه سیدعلیمحمد وزیری و ارسال تلگرافهای گوناگون به خدمت آیتالله بروجردی و سایر مراجع و علیرغم داشتن موقعیت ممتاز در شهر قم، به یزد مراجعت میكند و مورد استقبال بینظیر مردم آن دیار قرار میگیرد. «تقریباً هشت كیلومتر مردم ایشان را روی دست آوردند و به هر شهر و دهی كه میرسیدند، مردم، گاو و گوسفند قربانی میكردند». كوششهای علمی – فرهنگی در یزد : با ورود به یزد، آیتالله صدوقی حوزه درس تشكیل میدهد و خدمات عمرانی و فرهنگی خویش را آغاز كرد. میزان و نحوهی خدمترسانی او به گونهای بود كه او را به حضرت خضر نبی (ع) تشبیه كردهاند، چرا كه گفتهاند حضرت خضر (ع) هركجا كه مینشست، آنجا سبز و خرم میشد و آیتالله صدوقی نیز به هر دیار كه قدم میگذاشت، از خودش آثار و باقیات صالحاتی به یادگار میگذاشت. قيام عليه شاه : در پي غايلهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي در مهرماه سال 1341 و تصويب آن توسط رژيم مبني بر حذف قيد «اسلام» از شرايط انتخابكنندگان و انتخابشوندگان و حذف كلمهي «قرآن» و جايگزين كردن «كتاب آسماني» در مراسم سوگند و اعطاي حق رأي به زنان، با هدف سنجش نحوهي واكنش روحانيت، آماده كردن زمينهي تجاوز به اساس قرآن و الغاي مذهب و دستبرد به قانون اساسي ايران در جهت تغيير بعضي مواد آن و ايجاد زمينهي فعاليت و سپردن پستهاي حساس به دست غير مسلمانان و موضعگيري روحانيت به رهبري امام خميني، آيتالله صدوقي نيز دست به افشاي توطئه و سازماندهي روحانيت منطقه جهت مقابله با اين توطئه ميزند: « در سال 1341 كه قضيّهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي شروع شد، من با امام خميني تماس مستقيم داشتم و خيليها اينجا رفت و آمد ميكردند و مديريت جمع كردن آقايان روحانيون و تلگراف كردن راجع به اين انجمنها، تقريباً زير نظر بنده بود، مجالس فوقالعادهاي هم بود و تقريباً هر روز و هر شب، يك اجتماع روحاني تشكيل ميشد و الحمدلله در اثر سعي و كوشش و فشار آقاي خميني دولت مجبور شد كه اين پيشنهاد را لغو كند. به دنبال فراگير شدن حركت اعتراضآميز روحانيت و پيروي مردم و تداوم فشار بيامان امام خميني، سرانجام در دهم ديماه همان سال روزنامهها با تيتر درشت، غير قابل اجرا بودن تصويبنامه را از طرف دولت اعلام نمودند. با تصويب رفراندوم قلابي طرح آمريكايي انقلاب سفيد تحت عنوان لوايح ششگانه در تاريخ نوزدهم ديماه 1341 و انجام آن در ششم بهمنماه همان سال و موضعگيري قاطع علما و مراجع بزرگ، آيتالله صدوقي در يزد نقش هماهنگكننده خود را در بسيج مردم و روحانيت عليه انقلاب سفيد آغاز كرد. رژيم شاه در يك اقدام غيرانساني در روز دوم فروردينماه سال 1342 كه مصادف با شهادت حضرت امام صادق (ع) بود، مأمورين خود را در لباس دهقانان به فيضيه گسيل داشت، مجلس عزاداري را مورد هجوم قرار داده و عدهي كثيري از مردم و طلاب حوزه را مورد ضرب و شتم قرار داده، اقدام به شكستن در و پنجرهي مدرسه كرد. علماي يزد به رهبري آيتالله صدوقي، با ارسال پيامي خطاب به امام خميني (ره) اين فاجعه را محكوم كردند. پس از سخنراني آتشين و تاريخي امام در عصر عاشوراي سال 1383 مصادف با سيزدهم خردادماه 1342 در مدرسه فيضيه، مأموران رژيم در ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد، با بسيج هزاران نيروي مسلّح و امكانات نظامي، اقدام به بازداشت ايشان كرده و ايشان را به پادگان عشرتآباد منتقل كردند. در پي خبر دستگيري امام خميني كه در اندكمدتي در تمام كشور پخش شد، مردم به تظاهرات عظيمي دست زدند كه مجموعاً « واقعه پانزدهم خرداد » را تشكيل داد. از حركتهاي سرنوشتساز و عمدهاي كه به هنگام بازداشت امام خميني (ره) صورت گرفت، مهاجرت دستهجمعي مراجع و علماي طراز اول قم و شهرستانها بود. اين عده رسماً از رژيم شاه، آزادي بي قيد و شرط امام را خواستار شدند. از جمله علماي مهاجر آيتالله صدوقي از يزد بود. ساواك اصفهان طي چند نامه دستورالعمل به يزد مكرراً پيگير بازگشت آيتالله صدوقي از تهران بود. دستور داد كه به محض ورود ايشان به يزد، تمام اعمال و رفتار وي تحت مراقبت شديد قرار گيرد. سرانجام شهرباني يزد در تاريخ 5/6/42 طي نامهاي به رياست ساواك اصفهان، خبر ورود آقاي صدوقي به يزد را اعلام ميدارد. سرانجام رژيم شاه در ساعت 10 شب سهشنبه 18 فروردين سال 43 پس از ده ماه حبس و حصر رهبري نهضت، مخفيانه ايشان را وارد قم كرده، مقابل بيمارستان فاطمي پياده ميكند و به سرعت دور ميشوند. در پي انتشار خبر آزادي امام، جشن و شادي همهجا را فرا گرفت و مردم دستهدسته به سوي قم حركت كرده و به ديدن ايشان ميشتافتند. علماي بلاد همراه با اهالي هر شهر يكي پس از ديگري به قم وارد ميشدند. باقيماندهي علماي مهاجر در تهران كه عليرغم فشار و تهديدات جابرانه دولت مستبد ظالم تا اوايل شهريورماه در تهران ماندگار شده بودند، در روز 31/5/42 اقدام به صدور قطعنامهاي با عنوان «جامعه روحانيت ايران شركت در انتخابات فرمايشي را جايز نميداند» كرده و ضمن تحريم انتخابات دورهي بيست و يكم نسبت به ادامه بازداشت حضرت امام و جوّ خفقان و اختناق حاكم بر كشور اعتراض كردند. از جمله امضاءكنندگان اين بيانيه كمنظير، آيتالله صدوقي است. در بيست و يك مهرماه سال 1343 كه لايحه مصونيت مستشاران و اتباع آمريكايي مورد تصويب نمايندگان مجلس شاهانه قرار گرفت و خبر تصويب آن به بيرون درز كرد و از طريقي به گوش امام رسيد، رهبر انقلاب در چهار آبانماه 1343 با نطقي مهيّج و كوبنده در مقابل كاپيتولاسيون، موضعگيري نمود و طشت رسوايي رژيم را از بام بر زمين انداخت و در پي اين سخنراني كه ميان ناله و فغان شنوندگان ايراد گرديد، بيانيهي امام در تيراژ بيش از نيم ميليون در سراسر كشور به طور همزمان توزيع گرديد و رژيم شاه در يك موضع انفعالي در شب سيزدهم آبانماه با عجله و دزدانه و دستپاچه به بيت امام هجوم برده و ايشان را ربوده و اقدام به تبعيد ايشان به تركيه كرد. آيتالله صدوقي با شنيدن خبر دردناك تبعيد رهبري، بر سر و صورت زده و نالهكنان در خانه به سوگ نشست و از اقامه جماعت خودداري نمود و ديگران را نيز منع كرد. همچنين اذانگويان را امر كرد كه اذان نگويند. به دنبال ورود امام در سيزدهم مهرماه سال 1344 به نجف و آسانتر شدن تماس با ايشان، آيتالله صدوقي با ارسال تلگرافي ورود ايشان را به نجف تبريك گفت. وي در هر فرصتي و از طرق مختلف ضمن برقراري تماس اقدام به ارسال كمكهاي اقتصادي براي رهبري مينمود. تصويب «قانون حمايت از خانواده» در تاريخ بيست و چهار تيرماه 1346 كه به اسم حمايت از حقوق زن به مقابله با قوانين اسلام پرداخته بود و مصوبات دهشتانگيز در خصوص «والدلزنا» «تساوي ارث دختر و پسر»، «نكاح بيش از يك نوع نيست و آن هم دائم» و جواز «ازدواج زن مسلمان با مرد كافر» و «اگر ثابت شود هنگام قبول نطفه، زن با چند مرد رابطه داشته كليد آن مردها در پرداخت نفقه به مادر طفل و مخارج خود طفل ملزم هستند» و ... بازتاب گستردهاي در بين عالمان ديني داشت كه آيتالله صدوقي نيز با شدت با آن مخالفت كرد. آيتالله صدوقي در اين دوران، مبارزهاي منفي را به ضد رژيم آغاز كرده، ضمن سر و سامان دادن به حوزه علميهي يزد، در هر فرصتي، مخالفت خود را با اركان رژيم آشكار كر. او به شدت مانع شركت روحانيون در مجالس و مراسم شاهانه ميشد، كساني را كه در اين مراسم و مجالس شركت ميكردند افشاء و طرد ميكرد. از اين پس، ساواك هشيارتر از سال 48 شده و اقداماتي ايذايي را عليه وي به عمل آورد و دستور كنترل مكاتبات و اعمال و رفتار وي را صادر ميكند. با شروع جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي و تبليغات گستردهي رژيم و ولخرجيهاي از حد برون محمدرضا پهلوي در راستاي برگزاري اين جشنها بعضاً اقدام به تبليغات نمايشي كرده، مدارس و مراكزي را به اين مناسبت افتتاح ميكردند، آيتالله صدوقي با هشياري از طرفند رژيم، از ساخت و بناي مدرسهاي كه امكان سوء استفاده در افتتاح آن ميرود، جلوگيري ميكند، يكي از روحانيون يزد از او در خصوص بناي دبستاني در محل اكبرآباد يزد كسب تكليف ميكند. ايشان ميگويد:«هيچ صلاح نيست اقدام كني». چون به نام جشنهاي 2500 ساله نامگذاري ميشود و خلاف شرع است. بگذار بعد از سپري شدن ايام جشنها، مدرسهاي كه زير نظر خودم باشد، خواهم ساخت. ساواك نيز اعلام ميدارد كه:« به آقاي صدوقي تذكر دهند؛ چنانچه در آينده نسبت به جشنهاي شاهنشاهي اظهارنظر منفي كند، از منطقه تبعيد خواهد شد». با تشكيل «سپاه دين» شاهانه در سال 1350 آيتالله صدوقي عليرغم برخورد ساواك با وي موضعگيري نموده و در يك سخنراني تند، چنين ميگويد: «مردم واي بر شما كه معلّمين بچههاي شما در اداره آموزش و پرورش، بهايي و زرتشتي هستند و اينها ميخواهند درس دين و اخلاق، به بچههاي شما بدهند. » در پي اخراج گروه كثيري از مردم عراق توسط رژيم بعث در سرماي زمستان سال 1350 آيتالله صدوقي اقدام به صدور اطلاعيهاي كرد، در آن ضمن محكوم كردن اعمال بعثيون عراقي از مردم ميخواهد كه به كمك برادران خود بشتابند و خود نيز با تشكيل ستادي اقدام به كمكرساني به آنان ميكند. افتخارات: |
تاریخ ثبت: 1387/6/30 تعداد مطالعه 1559 مرتبه بوده است. |